ولایت مداری

ما با ولایت زنده ایم

ولایت مداری

ما با ولایت زنده ایم

معرفی وبلاگ

 

سلام  

موضوع این وبلاگ ولایت مداری است که تقریبا تمامی مطالب وبلاگ در همین مورد است که برای راحتی شما موضع بندی شده است و در حاشیه ی آن موارد تصادفی(حجاب-حدیث-عکس آقا) ، نظر سنجی ،ساعت(که با توجه به ساعت خود سیستم بازدید کننده تنظیم می شود) ، زیارت عاشورا و ... می باشد که برای استفاده و رضایت شماست،امیدوارم که مورد تایید و پسند شما باشد.   

برای فرستادن هرگونه پیشنهاد ، انتقاد ، پیام و یا مطلبی که دوست دارید در وبلاگ نمایش داده شود می توانید از قسمت های نظر یا ارتباط با من استفاده کنید.

ولایت مداری چیست؟ 

  • «ولایت و ولایت­ مداری» در شیعه از جایگاه والایی برخوردار است؛ زیرا مکتب اهل­بیت(ع) نمایانگر اسلام ناب محمدی(ص) و تنها نماینده واقعی آن است و هر کس که به وادی ولایت نزدیک­تر و در ولایت­مداری استوارتر است، از این چشمه­های معنوی بهره بیشتری خواهد برد.
  • تفکیک ولایت­مداران واقعی از ولایت­گریزانی که تنها مدعی ولایت­مداری­اند، نیاز به ارائه شاخص­هایی دارد تا از سویی، در صحنه­های فتنه راهنمای جویندگان حق در شناخت خواصّ حامی ولایت، باشد و از سویی دیگر، برای هر فردی میزانی در تشخیص درجه ایمان واقعی خود به ولیّ­خدا باشد.
  • محبت­ورزی و اطاعت­پذیری در برابر ولیّ­خدا از برجسته­ترین شاخصه­ها و ویژگی­های فرد ولایت­مدار است. البته باید توجه داشت که محبت به ولیّ­خدا در پرتو محبت به خدا و فرمانبری از آنها، اطاعت از خداست. قرآن کریم در عین اینکه ولایت را تماماً از آن خدا و منحصر در او می­داند (شوری:9)، آن را برای پیامبراکرم(ص) و ائمه هدی(س) نیز اثبات کرده است (مائده:55) و در همیین راستا، اطاعت از اولی الامر را همانند اطاعت از خداوند متعال واجب کرده (نساء:59)، محبت­ورزی به آنان را پاداش رسالت می­داند (شوری:24).
  • این نوشتار،  پس از مفهوم­شناسی مختصر در واژه «ولایت» و «شاخص» به ارائه مهم‌ترین ویژگی­های افراد ولایت­مدار با ارائه نمونه­های مناسب تاریخی در هر مورد، خمت گمارده است.
  • مفهوم­شناسی
  • ولایت به معانی نزدیکی، تسلط، قدرت، فرمانروایی، محبت، عهده­داری کاری، حکم، پشتیبانی، زمامداری، سرپرستی و تصرف آمده است، اما به نظر می­رسد معنای اصلی و محوری آن- چنان­که راغب آورده است- عبارت است از نزدیکی دو چیز به هم به­طوری­ که فاصله­ای میانشان نباشد. مراد از ولایت در اصطلاح دینی و قرآنی، تقرّب معنوی است. بر این اساس، نزدیکی و پیوند قلبی و محبت­ورزی افراد به هم­نوع، ولایت­ورزی است، و نزدیکی به معنای تصرف در امور دیگری و تدبیر آن، نوعی ولایت است. بندگی و پیوند معنوی با خدا و عشق و علاقه به اولیای الهی موجب ورود به وادی ولایت می­شود.
  • شاخص، به معنای کسی که میان مردم برگزیده و ممتاز باشد، علامتی که در آفتاب برای تعیین وقت ظهر نصب می­شود، و تیری که از بالای نشان درگذرد، آمده است. مراد از شاخص در این نوشتار، با توسعه در معنای دوم، به معنای هر نوع ملاک و معیار است؛ چنان­که می­گویی: شاخص ما در انتخابات، قانون اساسی است یا شاخص ما در تقلید، مجتهد دارای شرایط است.
  • اینک بعد از تبیین مفهوم ولایت­مداری و شاخص، چند نمونه از شاخصه­های ولایت­مداری ذکر می­شود.
  • شاخصه­های ولایت­مداری
  • افراد ولایت­پذیر یعنی کسانی که با محبت و عشق، از ولی­خدا اطاعت می­کنند، دارای شاخصه­هایی­ هستند که عبارتند از:
  • 1.      ولایت­مداری در سایه بصیرت
  • بصیرت در لغت به معنای علم وعبرت و حجت آمده است و در فرهنگ قرآنی به معنای رؤیت قلبی و باطنی است.
  • بصیرت گوهری است که اگر در وجود انسان باشد، او را ارزشمند می­کند؛ زیرا انسان بصیر می­تواند در وقایع خارجی حق را – که به مثابه آب صاف و پرحرکت است- از باطل – که در حکم کف سطح آب است- جدا کند. وقتی به تاریخ اسلام مراجعه شود، این نکته جلب توجه می­کند که بی­بصیرتی مردم در عصر امام حسین(ع) باعث شد تا به جای حق، باطل را قبول کنند و نماد حق را رها کنند؛ زیرا فتنه­گری دشمنان فضا را چنان غبارآلود می­کند که شناخت حق به دشواری میسر است؛ چنان­که عمرسعد برای تحریک مردم به قتل امام حسین(ع) می­گفت: یَا خَیْلَ اللَّهِ ارْکَبِی وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِی یعنی ای سوارکاران الهی سوار شدید و بهشت برشما بشارت باد؛ در صورتی­که شناخت و پیروی از ولیّ­خدا می­توانست آنها را از جهنم نجات دهد.
  • صاحبان بصیرت در قرآن مورد مدح قرار گرفته­اند و از آنها به «اهل اعراف» یعنی کسانی­ که مشرف بر جمیع اهل محشرند و هر کسی را در مقام خود مشاهده می­کنند، تعبیر شده است. گویا شخص بصیر مانند دیدبان تیزبین و واقع­بینی است که بر سر قلّه کوه مواظب است تا در دید خود اشتباه نکند و واقعیت را ببیند و توجه کند که سراب­های اطراف او خود را آب جلوه ندهند.
  • افراد ولایت­مدار و ولایت­پذیر باید در امر دین و شناخت صفات الهی و آگاهی نسبت به احوال دنیا و آخرت و شناخت کامل نسبت به حجت خدا بصیرت داشته باشند و آرمان آنها رسیدن به درجه کسانی­ باشد که خداوند در مورد آنها فرمود:
  • کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ.
  • من شنوایی او می­شوم که با آن می­شنود و بینایی او می­شوم که با آن می­بیند و زبان او می­شوم که با آن حرف می­زند و دست او می­شوم که با آن قدرتمندانه آنچه را که می­خواهد به دست می­آورد. اگر او مرا بخواند او را اجابت می­کنم و اگر چیزی بخواهد به او می­دهم.
  • چنین بصیرت و شناختی تنها در سایه ایمان به وجود می­آید که خداوند در قرآن کریم می­فرماید:
  • یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً (انفال:29)
  • ای کسانی که ایمان آورده­اید اگر از خدا بترسید، خداوند قوه تشخیص حق از باطل روزیتان می­کند.
  • وقتی انسان وجودش را خدایی کند، خداوند بصیرت و شناخت نسبت به ولیّ خود را روزی­اش می­کند تا با هدایت او از راه مستقیم خارج نشود.
  • نمونه درخشان اهل ولایت دارای بصیرت یاران امام حسین(ع)­اند که هرچه در سختی­ و تشنگی آنها اضافه می­شد و هرچه لحظه شهادت آنها نزدیک­تر می­شد، بر صبر ناشی از بصیرت آنها افزوده می­گشت. شخص ولایت­مدار که به چشمه بصیرت رسیده است، از جان دادن در راه ولیّ­خدا باکی ندارد و به مقام رضا و تسلیم می­رسد؛ چنان­که امام صادق(ع) در زیارت اباالفضل العباس (ع) می­فرماید:
  • أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَلِ.
  • شهادت می­دهم که نسبت به جانشین رسول اکرم(ص) در مقام تسلیم بودی، حضرتش را تصدیق نمودی و در شأن وی وفا و خیرخواهی کردی.
  • ویژگی دیگر اهل بصیرت، دوری از دنیازدگی است؛ چنان­که در رد امان­نامه توسط حضرت اباالفضل(ع) نمود پیدا کرد. هنگامی­که شمر برای جدا ساختن ابوالفضل العباس(ع) فریاد زد: خواهرزادگان من عبدالله، جعفر کجایید. قمر بنی­هاشم و برادرانش ساکت و باکمال ادب چشم به اشاره داشتند؛ تا امام حسین(ع) حکم فرمود: «جوابش را بدهید اگرچه فاسق است.» آنگاه قمربنی­هاشم جواب دندان­شکنی به شمر داد.
  • اما بی­بصیرتی، پیروان ولایت را از ولیّ­خدا جدا می­کند؛ چنانکه در جنگ جمل افرادی را می­بینی که مدعی پذیرش حکومت امام علی(ع) بودند اما با همه شناختی که از فضائل و مقام معنوی حضرتش داشتند، در حقانیت و مشروعیت این جنگ دچار تردید شدند؛ پس به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: ما را به جایی بفرست که یقین داشته باشیم با کفار می­جنگیم. امام علی(ع) نیز آنها را به سرحدات فرستاد. این گروه ولایت­گریزانی هستند که در هنگامه کارزار بر اثر بی­بصیرتی از ولایت جا می­مانند.
  • 2.     ولایت­مداری همراه اطاعت
  • دومین شاخصه ولایت­مداری، اطاعت بی­چون وچرا از ولیّ خداست. اطاعتی مخلصانه و از روی آگاهی و بر اساس حب به ولایت؛ همان­گونه که خداوند در مورد افرادی که ولایت رسول گرامی اسلام(ع)  را می­پذیرند، چنین می­فرماید:
  • فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً. (نساء:65)
  • به پروردگارت سوگند! که ایمان نمی­آورد مگر آنکه تو را درباره آنچه میانشان مایه اختلاف است، داور قرار دهد سپس در دلهایشان از حکمی که کرده­ای (اندکی) احساس ناراحتی نکند و کاملاً سر تسلیم فرود آورد.
  • حضرت علی(ع) افراد ولایت­مدار را این­گونه نصیحت می­کند:
  • به اهل­بیت پیامبرتان نگاه کنید و به آن سو که می­روند، پی آنها را بگیرید؛ ... اگر ایستاده­اند بایستید و اگر برخاسته­اند شما نیز برخیزید. به آنان پیشی نگیرید که گمراه می­شوید و از آنان بازپس نمانید که هلاک می­شوید.
  • آنها که ادعا می­کنند خداوند را دوست دارند و به ولایت وسرپرستی او علاقه دارند، باید از فرستاده او پیروی کنند تا مورد محبت الهی قرار گیرند. البته برای رسیدن به مقام اطاعت باید از قدرت ایمان کمک گرفت و دل را در چشمه­سار معرفت، از رذائل شست­و­شو داد.
  • نمونه زیبای اطاعت­پذیری بی­کم­وکاست اطاعت غلام امام صادق(ع) است که به امر مولایش تنور را روشن کرد و در حالی­که آتش از درون تنور شعله می­کشید، به درون آن رفت و سالم بیرون آمد.چنین افرادی هستند که امام به وجودشان در جمع پیروان خود می­نازد.
  • نمونه دیگر، اویس قرنی است که هم اهل مناجات و هم اهل جهاد بود. او در جنگ صفین که اوج شبهه­افکنی در تعیین مصداق حق بود، با امیرالمؤمنین(ع) تجدید بیعت نمود تا جان را در راه مولای خویش قربانی کند. آنگاه در رکاب امام خویش جنگید تا به شهادت رسید.
  • یکی از انگیزه­های اطاعت نکردن از اولیای الهی دنیاطلبی است. به­ این ترتیب، اطاعت نکردن از ولایت در قالب توجیه­پذیر بودن انتخاب و مصلحت­اندیشی بروز می­کند. افرادی که دین را تا هنگامی­که به نفع مادی آنها لطمه نزند، قبول دارند. خداوند در قرآن کریم در این‌باره می­فرماید:
  • وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ. (حجّ:11)
  • و از مردم کسی است که خدا را شعاری عبادت می­کند؛ پس اگر نعمتی به او برسد به آن عبادت آرام گیرد و اگر بلایی به او برسد به روی خود برگردد.
  • حضرت فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکیه علت جامعه­شناختی اطاعت­ناپذیری از ولایت را این­گونه بیان می­فرماید:
  • َ أَلَا قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ.
  • (ای انصار) به هوش باشید! من می­بینم شما به سوی تنبلی و تن­آسایی و عافیت­طلبی می­روید.
  •   آنها که در مرحله امتحان، به بهانه­های دنیوی از اطاعت سرپیچی می­کنند، به گمراهی آشکار دچار شده­اند. چنان­که در داستان جنگ تبوک، با کسانی روبرو می­شوی ­که با بهانه­تراشی و توجیه­گری از اطاعت ولیّ خدا خارج شدند. گرمی هوا، دوری راه، قرار گرفتن در فصل برداشت محصول، مجهز بودن دشمن و ... راه­های توجیه­گری خروج از سپاه اسلام است. در قرآن کریم این افراد و روش آنها مورد نکوهش قرار گرفته است.
  • گاه منفعت­طلبی چنان چشم اطاعت­پذیری را کور می­کند که افراد سودجو به تفسیر کلام معصوم در جهت منافع خود نیز می­پردازند. امام صادق(ع)، آنها را که در پی توجیه سخنان حضرتش برای منافع خود هستند، مورد سرزنش قرار داده  و فرمود:
  • وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ  … إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِی
  • به خدا سوگند! من امام اینها نیستم.  …من امام کسی هستم که (بدون تفسیر به رأی) از من پیروی کند.
  • 3. ولایت­مداری و محبت­ورزی
  • محبت - که به معنای میل به کسی است که دربردارنده خیر و کمالی برای آدمی باشد- شالوده هر نوع ولایتی است؛ زیرا بدون کشش و علاقه قلبی، هیچ­گونه پیوند و ارتباط معنوی و روحی برقرار نمی­شود. ازاین­رو، به تصریح قرآن کریم، مؤمنان راستین بیشترین محبت را به خدا دارند. (بقره:165)
  • اما محبت تنها یک علاقه قلبی ضعیف و خالی از اثر نیست بلکه باید آثار آن در عمل انسان انعکاس یابد. مهم­ترین آثار محبت عبارتند از: حرکت­آفرینی و پویایی، اطاعت­پذیری، لذت­بخشی انس با محبوب و کسب احساس آرامش و اطمینان، و امید به آینده. از میان این آثار، تلازم اطاعت­ با محبت در ارتباط با بحث ولایت­مداری قابل تبیین است؛ چنان­که آیه 31 سوره آل عمران: «قل إن کنتم تحبون الله ...»  بر تلازم محبت و اطاعت دلالت دارد. این آیه نشان می­دهد آنان که پیوسته دم از عشق و محبت پروردگار و اولیای الهی می­زنند ولی رفتاری کاملاً مخالف با خواست و اراده خدا و اولیای او دارند، مدعیانی دروغین بیش نیستند. اطاعتی که ناشی از محبت است در اطاعت از فرمان الهی و پرهیز از گناه، نمود پیدا می­کند؛ چنان­که امام صادق(ع) می­فرماید:
  • نافرمانی خدا را می­کنی، با این حال ادعای دوستی او را داری؟ به جانم سوگند، این کار عجیبی است! اگر محبت تو راست بود، حتماً اطاعت فرمان او می­کردی؛ زیرا کسی که دیگری را دوست دارد از فرامین او پیروی خواهد کرد.
  • از این­ جهت پیامبر اکرم(ص) مزد رسالت خویش را محبت به اهل­بیتش می­داند (شوری:23) که محبت با فرمانبری تلازم دارد. چنین محبتی است که صاحب آن شهید و آمرزیده شده است و با ایمان کامل از دنیا می­رود.
  • 4. ولایت­مداری و صبر
  • واژه صبر از کلمات پرکاربرد قرآنی و روایی است . این واژه در 45 سوره قرآن، بیش از صد مرتبه وارد شده است.صبر در لغت به معنای خویشتن­داری و کنترل نفس است تا از آنچه عقل و شرع اقتضا می­کند، خارج نشود.
  • از ویژگی­های اهل بصیرت ولایت­مدار آن است که بصیرتشان با صبر گره خورده است و در سختی­ها نیز پای ولایت می­ایستند؛ چنان­که قرآن می­فرماید:
  • إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ. (احقاف:13)
  • همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست بعد (در این راه) استقامت کردند پس ترسی بر آنها نیست و محزون نمی­شوند.
  • ولایت­مدار حقیقی کسی است که در مسیر ولایت با مدد از نیروی بصیرت از بی­تابی خودداری کرده، با صبر و شکیبایی خود، سختی­ها، بلاها و زخم زبان­های اطرافیان را به جان بخرد و با آرامش خود دشمن را ناامید کند. در اینجا نباید از رابطه صبر وبصیرت غافل شد. نمونه بارز صبر، استقامت و ثبات قدم، حضرت زینب(س) است که در واقعه کربلا با بصیرت کامل، جلوه­های باشکوهی از صبوری را به نمایش گذارد. روح صبور زینب است که بعد از این­همه مصیبت، می­گوید: ما رأیت إلا جمیلاّ من جز زیبایی ندیدم.
  • نتیجه و پیشنهاد
  • مهم­ترین شاخصه­های ولایت­مداری عبارتند از: بصیرت، محبتی که از بصیرت و شناخت حاصل می­شود، اطاعتی که نشانه محبت واقعی است و صبری که با بصیرت گره خورده است. آن دسته از افرادی که ادعای ولایت­پذیری، محبت­ورزی به ولایت، استقامت و پایمردی در همراهی با ولیّ­خدا و در یک کلام ولایت­مداری دارند، باید بدانند تنها زمانی حق ولایت را تمام و کمال به جای آورده، از جفای خواسته یا ناخواسته به آن نجات می­یابند که در دوستی خود صادقانه رفتار کرده، گوش به فرمان باشند. تقویت بنیه دینی، پیروی از فرامین الهی و پرهیز از گناه و دنیاطلبی تقویت­کننده درجه محبت نسبت به ولایت است.
  • بررسی تفصیلی رابطه محبت و اطاعت و رابطه صبر و بصیرت، راز صبر زینب(س) در اوج بصیرت و در کشاکش مصائب، و تبیین معرفت­شناسی ولایت­مداران واقعی مثل حضرت ابالفضل عباس(ع) مقوله­های نوئی برای کار تحقیقی هستند. 

   

 

                                                                   منابع

  •  فرهنگ نوین (عربی-فارسی).
  •  راغب اصفهانی، المفردات، بیروت، دارالمعرفه، بی­تا، ماده (ولی).
  •  فرهنگ صبا، 630..
  •  ر.ک. به: قرشی، قاموس قرآن، ماده (بصر)؛ المفردات، 49؛ علامه طباطبایی، المیزان، قم، جامعه مدرسین، 1417ق، 20/107.
  •  این تشبیه در سوره رعد آیه 17 آمده است.
  •  سیخ مفید، الارشاد، 2/89؛ بحارالانوار، 44/391.
  •  برای توضیح بیشتر ر.ک. به: المیزان، 8/132.
  •  الکلینی، الکافی، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1365ش، 2/352؛ وسائل­الشیعه، 4/72.
  •  محدث قمی، نفس­المهموم، بیروت، دارالمحجه­البیضاء، 1412ق، 205.
  •  بحارالانوار، 98/217؛ کامل الزیاره، 256.
  •  اللهوف، 88-89.
  •  بحارالانوار، 2/80.
  • نهج­البلاغه، صبحی صالح، خ97، 143.
  •  اشاره دارد به آیه 31 از سوره آل عمران.
  •  ابن­شهرآشوب، المناقب، بیروت، دارالاضواء، 4/257-258.
  •  بحارالانوا ر، 29/229
  •  ر.ک. به: احزاب:26.
  •  ر.ک. به: توبه:87-38.
  •  بحارالانوار، 2/80.
  •  ر.ک. به: المیزان، 3/187-162.
  •  وسائل­الشیعه، 11/243.
  •  تفسیر الکشاف، 3/467؛ تفسیر کبیر، 27/166-165.
  •  سیمای صابران در قرآن، یوسف قرضاوی.
  •  المفردات، واژه صبر.
  •  بحارالانوار، 45/116